آدم گاهی شناختش از خودش درست نیست ...
بیش از یک سال پیش در پاسخ به نظر سمانه نوشته بودم:
«... راستش رو بگم٬ من اگه اسلام دست و پام رو نبسته بود شاید رابطه عاطفی رو به رابطه مادام العمری محدود نمیدیدم و می رفتم دنبال روابط کوتاه مدت با همه سختی ها و زخم هایی که داره. ولی حالا چون اون شیوه که به نظرم با روحیه ام جورتره با اعتقادی که پذیرفتم (فارغ از اینکه تفسیر من از اون اعتقاد درسته یا نه)، جور نیست به نظرم بهتره خودم رو مجبور به متاهلی نکنم مگه اینکه شرایط خیلی خاصی پیش بیاد. ...»
باید اعتراف کنم که این یکی از اشتباهترین نظراتی بوده که در مورد روحیه خودم داده بودم! امروز٬ من خوب میدانم که فارغ از اعتقادات مذهبی، روح و جانم طاقت این را ندارد که مدام افرادی را به حریمش راه بدهم و بعد آنها بروند بیرون و آدم بعدی بیاید. بحث طاقت نداشتن نیست فقط. اصلا آن باز بودنِ مدامِ دل٬ به نظرم دل را از دل بودن میاندازد. من راستش بلد نیستم آن مدل رفت و آمد آدمها به حریم آدم را. اینکه تو بتوانی بعضی آدمها را دوست باشی و در محدودهای مشخص با آنها دوستی کنی٬ این را بلدم و فکر میکنم شیوه درست دوست داشتن آدمهای اطراف این است. اما اینکه آدمهایی را به حریم خاص دلت راه بدهی که قرار نیست یار عمرت باشند٬ این را بلد نیستم و به شدت حس عدم امنیت میدهد به من.
میدانم که این روزها٬ بخشی از اعتبار آدمها نزد اطرافیان را تعدد روابطشان میسازد و خیلیها معتقدند که این روابط تو را آماده میکند برای رابطه اصلیات. من انکار نمیکنم که در هر تعاملی٬ آدم چیزی یاد میگیرد. اما حداقل بر اساس تجربه خودم میگویم که بهایی که از ورود آدمها به حریم احساساتم میپردازم سنگین است. برای همین فکر میکنم برای کسی مثل من بهتر است که فقط وقتی رابطه عاطفی را شروع کند و فرد مقابل را به حریم دلش راه بدهد که احتمال معقولی میدهد که قرار است دو طرف یارِ جان هم باشند.
چند روز پیش به همکارم که دختری با سابقه روابط متعدد در زندگیاش است گفتم: میدانی٬ من هرچی فکر میکنم میبینم که کسی با روحیه من باید در همان اوایل دهه بیست سالگی٬ یارش را ببیند و تا آخر با او بماند. گفت که خب این آرزوی هرکسی است. گفتم که من اما فکر میکنم هستند کسانی که تنوع و تجربه را دوست دارند و ترجیحشان روابط متعدد است. گفت که به عنوان کسی که زمانی، در عرض سه ماه، با پنج پسر در ارتباط بوده میگوید که از آن تجربیات لذت برده ولی واقعیت این است که او هم اگر آن موقع، آدمِ درست زندگیاش را دیده بود٬ دیگر اصلا جایی برای این روابط وجود نداشت.
آدمها متفاوتند. احتمالا نمیٰشود نسخه کلی پیچید برای آدمها. هرکس باید راه خودش را پیدا کند با توجه به اولویتهایش. کاش ولی آدمها راهشان را آسان پیدا کنند.
- ۹۷/۰۷/۱۵