ایرانم
پنجشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۴، ۱۱:۲۴ ق.ظ
چندین ماه پیش تصمیم گرفتم یه ایران بیایم. جمع کردن زندگی یازده ساله و دل کندن آسان نبود. آنچه را نگه داشتم تکه تکه به ایران متقل کردم.
حالا ایرانم در میانه جنگ و همه اعضای درجه یک خانواد ام از من دورند.
نگرانم؟ بله. پشیمانم از برگشت؟ نه. آنقدر با نگرانی از دور نظاره گر بوده ام که بدانم ترجیح می دهم همین جا باشم.
خانه مان در تهران را ترک کرده ام و به شهری دیگر رفته ام. در را که پشت سرم بستم از صمیم قلب آرزو کردم که بار دیگر بتوانم برگردم و همه چیز سر جایش باشد.
کنار آدمهای دوست داشتنی هستم. بعضی از دوستان و همکاران خارجی خیلی پیگیر بودند. بعضی همچنان محافظه کارانه می نوشتند که یک وقت کوچکترین نقدی به اسراییل وارد نشود. بعضی هم به روی خودشان نیاوردند.
- ۰۴/۰۳/۳۰
امیدوارم حال خوب داشته باشی❤️