کابوس درازه!
دیشب کابوس بدی دیدیم و از خواب پریدم.
خواب دیدم "درازه" دوباره غذاهامو دور ریخته. همین طور، یه عالمه آشغال دم اتاقم ریخته و خلاصه شمشیر رو از رو بسته. منم با خودم گفتم دیگه سکوت بسه و برای مقابله به مثل یه چیزی متعلق به اون رو رو که توی راهرو بود (الان یادم نیست اون چی بود شاید چیزی در حد دمپایی!) دور ریختم. خلاصه کار بالا گرفت و کلی درگیری شد که الان فقط صحنه های درهمش یادمه. آخرین صحنه این بود که من در اتاقم رو یادم رفته بود قفل کنم و این به زور داشت وارد می شد و من سعی می کردم جلوی ورودش رو بگیرم. از شدت استرس از خواب پریدم. گیج بودم و یادم نمی یومد تا کجاش خواب بوده. یه مقدار مجبور شدم فکر کنم تا یادم بیاد اون درگیری ها کلا توی خواب بوده!!
صبح که پاشدم دیدم واقعا در اتاقم رو یادم رفته بوده فقل کنم! اصلا امروز یه حال بدی داشتم. صدای راه رفتنش که توی راهرو می یومد حالم بد می شد واقعا!!
می دونید؟ خسته ام. فشار روم زیاده. ضعیف شدم.... نمی دونم جه مرگمه... دعا کنید.
- ۹۱/۰۵/۰۷